دلم لک زده

دلم لک زده واسه یه ذره، فقط یه ذره شعر خوندن. 

 

یه چیزی راستی، می دونستی من تا آخر عمرم محکوم به خوندن و یاد گرفتن و دونستن شدم؟ تمومی نداره، چون اگه تمومبشه منم نیستم. مشکل من شاید این نباشه که نمی خوام این جوری باشم، مشکلم دو تا چیزه: یکی اینکه واسه این همه یاد گرفتن وقت ندارم و دیگه اینکه توانش رو ندارم. بعضی وقتا حس می کنم توقعم از خودم خیلی زیاده ولی ظاهرا چاره ای نیست بیچاره ... 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
یاسمین جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:49 ق.ظ http://donyayeyasamin.blogsky.com

سلام امیدوارم خدای مهربان کمکتان کند و موفق شوید
خوشحال میشم به منم سربزنید

علی نور جمعه 3 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:44 ب.ظ

مهرداد جان همین خصوصیاتت باعث میشه که در چشم من یک دوست خاص باشی.خودت هم می دونی که چقدربهت ارادت دارم .از خدا می خوام عمر طولانی و با عزت بهت بده وهمیشه موفق باشی

من خیلی ارادت دارم و واسه شما هم آرزوهای بهتری دارم.

سوگند چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.sogandneveshte.blogsky.com

سلام
خوشحالم که شمارو تو لینکام دارم چون میبینم یکی هم هست که مثل من فکر میکنه
دوس داره خیلی چیزا یاد بگیره
سیر هم نمیشم
حس خوبیه
فقط مشکل وقت هست دیگه
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنید

ستاره جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 02:42 ب.ظ http://kokabesabz.blogfa.com/

من هم دقیقا همین حس رو دارم ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد