میراث -هاینریش بل - ترجمه ی سیامک گلشیری


اینکه یه نویسنده ی بزرگ باید همه ی کتاباش خوب باشن اصلا درست نیست و این کتاب یه دلیل خیلی خوبه. اینکه کسی که "عقاید یک دلقک" رو نوشته یه همچین چیزی رو نوشته باش بسیار عجیب به نظرمیاد. 

 

غیر از کلیت داستان که ساختار بسیار ضعیف و غیر جذابی داره بدترین مشکلش ظرفیه که نویسنده واسه روایت ماجرا انتخاب کرده است. راویبد سلیقه  یه نامه نوشته به برادر هم قطار کشته شده ش که چگونگی کشته شدنش رو بهش خبر بده و این وسط نشسته و داره حدیث نفس می کنه اونم از مدتها قبل از اینکه این همقطاره رو دیده باشه  ... 


آخه کی اینجوری یه همچین نامه ای رو می نویسه؟ این مثل ماسه ای که تو نون بوده و زیر دندونت میاد تا موقعی که لقمه تمومت میشه تا آخر کتاب آزارت می ده. اینکه همش می گه "برادرتون" اینکارو کرد و اونکارو کرد خیلی مسخره س ... 


کتاب نچسب و ناگیراس... اولاش که هنوز تحت تاثیر اسم نویسنده سعی می کردم اینو بندازمش گردن مترجم ولی هرچی با دقت نگاه کردم دیدم که این طفلی تقصیری نداره.


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد