داستان فیلم علیرغم جالب بودن قابلیت های لازم برای سینمایی شدن رو نداشت و بیشتر شبیه فیلم هایی بود که ما می گیم داستانی. شاید به خاطر همین بود که تو سالن فقط ما بودیم. اگرچه کلا سینما خلوت بود. بعد از دیدن فیلم گفتم که بازی هر سه نفر استثنایی بوده. صبح لیست نامزدهای اسکار رو که تو تابلوی خوابگاه بود دیدم. هر سه تا نامزد شده بودن.
مریل استریپ برای نقش اول زن
فیلیپ هوفمن برای نقش مکمل مرد
و ایمی ادامز برای نقش مکمل زن
گفتم بازم خوبه که شعورم به فرق بازی خوب و بد می رسه. :)
هوفمن یکی از بهترین بازیها رو داشت اگرچه بازی ایمی هم واسه من خیلی جذاب بود. مریل استریپ هم مثل همیشه خوب بازی می کرد.
جادوگران سیاه دل کدامین روح شرور را به درون من فرستاده اند تا عشق را بمیرانند.
نکته ای که در این فیلم توجهم را جلب کرد گذر آمریکا از فساد جاری در دههی سی و چهل به آمریکای کنونی است. امیدوارم کشور من هم چنین پیش رود.
خیلی از کارتونها شاید ایدهآلیستی باشن ولی پیغامهای زیباتری رو به مخاطبشون منتقل می کنن. انیمیشن پیچشدگیهای شخصیت رو ازش می گیره و با قابل درک کردن و امکان مانور دادن به اون باعث میشه امکان انتقال پیام سادهتر باشه.