سیفِ زنگانی؟ او چه باشد که فَخرِ رازی را بد گوید؟ - که از کون تیزی دهد، همچو او صد هست شوند و نیست شوند. من در آن گورِ او و دهانِ او حَدَث کنم. همشهریِ من؟ چه همشهری؟ خاک بر سرش!