دارا و ندار

آزادی شیوا نظرآهاری خبر خوبی بود اما امروز که خبر اخذ وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیونی او را  دیدم، برایم جالب بود که حالا دیگر هر مبلغی برای آزادی زندانیان سیاسی تعیین شود انگار که پول خورد باشد دست توی جیبشان می کنند و در می آورند و می دهند و آزاد می شوند. بعد که دیدم خانواده‌ی سارا شورد آمریکایی گفته اند که توان تامین وثیقه را ندارند موضوع برایم جالب تر شد و سعی کردم یک حساب دو دوتا چارتا بکنم ببینم اوضاع از چه قرار است.

درآمدر سرانه‌ی متوسط آمریکایی ها چندین و چند برابر ایرانی هاست، این دیگر آمار سازمان بانک جهانی است. چطور می شود که یک آمریکایی امکان پرداخت چنین وثیقه ای را ندارد اما فعالین سیاسی ایرانی تا خیلی بیشتر از این را هم می دهند و کمتر می شود حتی اعتراضی هم بشنوی. این نشان می دهد که فعالین سیاسی و حقوق بشری ایران یا از طبقه ی فوق مرفه جامعه‌ی ایرانی آمده اند یا اینکه توسط چنین طبقه‌ی مرفهی تامین مالی می‌شوند. در هر دو صورت با توجه به اینکه جامعه‌ی ایرانی (در مقایسه با جامعه‌ی آمریکایی) از نظر توزیع درآمدی دچار نابرابری وجشتناکی است این موضوع بیانگر این است که شکاف طبقاتی زیادی بین این فعالین سیاسی و قشر عظیمی از جامعه وجود دارد که حتی رقم پانصد میلیون تومان برایش رویایی است. متاسفانه، این شکاف فقط یک فاصله‌ی مالی را بیان نمی کند بلکه توضیح دهنده‌ی‌ این نیز هست که چرا قشر متوسط به پایین جامعه‌ی ایرانی همان دغدغه های جنبش های سیاسی یا حقوق بشری را ندارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد