من به خیام نیاز دارم، مستاصلانه به او نیاز دارم.
آنانکه محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
کشف یونگ برایم کشف دوبارهی بودن است. کشف دیوانهای است که دیوانگی را می شناسد. دوست داشتنی است، زیباست.
جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش کشیدش