قبل از اینکه بروم دوستی برایم آهنگ ایرانی گذاشته بود، به هر کدام که می رسیدیم می گفتم اینکه انگار دختر است، بزن بره جلو، و آخرش هم به سختی توانستیم یک صدای مردانه پیدا کنیم. همیشه برایم تعجب آور بوده که جامعهی ایرانی اینهمه مردانش را زنانه می پسندد ولی این بار همین بهانه ای شد که به این موضوع با دقت بیشتری بنگرم. دیدن مردانی که لباسهای تنگ زنانه می پوشند، نه تنها مدل موهایشان را به همان دقت زنها آرایش می کنند بلکه صورتشان را و ابروهاشان رو شبیه آنها بر می دارند. زیاد می شود از کنار مردی بگذری و ببین بوی عطر زنانه می دهد. مردها زنهایشان را رییس خطاب می کنند و به آنها ابراز بندگی می کنند. زنها مردهایی به هیکل طریف و زنانه را بیشتر می پسندند، مردانی که مو بلند می کنند و دقت زنانه در آرایش صورت و ریش خود به خرج می دهند زیادند. مردهایی که سولاریم (!!!) می کنند تا برنزه شوند.
همهی اینها نشان از یک بحران جنسی اجتماعی در ایران دارد. بحرانی که واکنشی است به جامعهی مردسالار ایرانی و محدودیت روابط جنس مخالف. این دو عامل در تقابل با ارزشهای آزاد و مساوات گرایانهی دنیای مدرن به عکس العملی دفاعی از جانب هر دو جنس زن و مرد انجامیده است. زنهایی که بیشتر زن پسندند و تمایلات همجنس گرایانه به خرج می دهند و مردهایی که شاید به همین دلیل خود را شبیه زنها می آرایند تا محبوب آنها شوند. زنهایی که تمایلات مردانه نشان می دهند و مردهایی که تمایلات زنانه. این همان چیزی نیست که می گویند موقع آخرالزمان رخ می دهد؟