بدان گونه هیاهوی هیزمشکنان فراوان، که جنگلی از درختان بلوط را می افگند، از بن درهای برمیخیزد و در دوزگاه میپیچد؛ به همان گونه از دشت پهناور بانگ پرهیاهوی خودها، جوشنها، و پوست گردکردهی سپرها، که پیدرپی تیغها و نیزهها بدانها میخورد پیچیده بود.
***
تا آفتاب در گنبد آسمان بالا میرفت، تیرهایی که از دو سوی در پرواز بودند، همچنان زمین را از کشتگان میپوشاندند. اما چون این اختر آن دمی را رساند که گاوان را از یوغشان آزاد می کنندُ، مردم آخائی بندها را شکستند و اندک برتری یافتند.
***
بدانگونه که شیری گرازی را که از دیرباز رام نشده بود، در کشمکشی پرشور که در کوهساری دربارهی چشمهای تُنُک که هر دو می خواهند از آن بیاشامند با یکدیگر می کنند، سرنگون می کند؛ سرانجام شیر گراز را که دم بر نمیآورد می کشد، به همان گونه هکتور با پیکانش جان از پسر منوسیوس، که این میدان را آن همه پر از کشته کرده بود بستد.