ایشان نمیدانند که ما در حقّ ایشان چه میاندیشیم. اگر دانستندی که ایشان را چه صفا و پاکدلی و دولت میجوییدیم، پیش ما جان بدادندی. من هرگز بد نیندیشن. چه اندیشد خاطری که پاک شود ار دیو و وسوسهی خود؟ هرگز دیو در آن دل نیامده است، پیوسته در او فریشته بوده باشد. تا حق تعالا میفرماید که «من این را خانهی رحمتِ خود میکنم. شما کَرَم کنید، بیرون روید!»