آن شخصِ نُقصاناندیش ورقِ خود برخوانَد، ورقِ یار برنمیخوانَد. اگر از ورقِ یار یک سطر برخواندی، از اینها هیچ نگویدی. ورقِ خود خوانَد و بس. در آن ورقِ او، همه خطِ کَژمَژِ تاریکِ باطل. با خود تصوّری کرده و توهمّی کرده - چون بُتی خود تراشیده و بنده و درماندهی او شده.