انصافِ او بین که چون مُنصف شد! با این همه فصل، در رکابِ شیخ میرفت. شاگرد داشت اهل در فنون. او را ملامت کردند جماعتی فضلا. گفت «به آن خدای که خالقِ خلق است که اگر یک مویِ او شما واقف شوید چنان که خدا ما را آگاه کرد، غاشیهی او را از دستِ من درربایید، چنان که منصب را از همدگر در می ربایید و حسد میبرید.»