صبر

ایّوب با آن کِرمان ساکن بود. مُقیم، دل را نهاده بود. نمی‌اندیشید که «این تا کِی؟» یا نگفت «ای خدا، تعیین کن که تا کِی؟»


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد