مثلا این کوزه پُر است
از آبِ شور.
تو را میگویم که
«آب رود هست.»
میگویی که
«بده!»
میگویم
«این را از این،
تمام تهی کن!»
گرمی به سردی،
سردی به گرمی.
تا آن علمها سرد نشود،
این میسّر نشود.
این سخن تمام نیست.
خواب نمیبرد.
سر بر تو بنهم
تا خواب بَرَد.