با بیگانگان لطف و با آشنایان قهر؟

ایشان به زیانِ جال گویند که «با بیگانگان لطف و با آشنایان قهر؟» 

ما به زبانِ حال جواب گوییم که «مگر تو لطفِ صحبتِ ما را نمی‌بینی که در حقِّ دوستان باشد و اَبَدُالآباد است و آن است که اگر انبیایِ مُرسَل زنده بودندی، با کمالِ جلالَتشان، آن صحبتِ اوشان آرزو کردندی - که کاشکی لحظه‌ای به ایشان بنشستیمی!»  

پس، آن جفا از بهرِ آن است که تا دوست مَحرَمِ راستی شود و از نفاق خو وا کند. زیرا در نهادِ بنده‌ی خدا نفاق نیست. می‌خواهد که راستی را بگوید - به هر طریق که ممکن شود. چنان که آن خصمِ تاریک‌اندیش را هیچ پرده‌ی تأویل نمانَد و حقیقتِ حال بداند که چیست. زیرا که لطف و رحمتش بسیار است: روا نمی‌دارد که پوشیده گردانَد حقیقتِ حال را - تا آن کس را رهایی باشد و مَخلَص.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد