آن دروغگو که بر تو بیاید که «این ساعت، برِ فلانی بودم، از برِ او میایم، سخت خجل بود از تو، از خجالت میگفت سبحانالله، چهگونه بودی که با فلان گستاخی کردم، از عقل برفتم، عقل با من نبود، از آنچه گفتم بیخبرم، پشیمانک،» و آنچه بر این آید و از برِ تو، برِ آن خصمِ دگر میرود و اَضعافِ آن میگوید، تا آتش را مینشانَد، تاآدمیان را نسوزد، آن آتش کُشتن مُبارک است - خواه به دروغ، خواه به راست. آتش را میکُشد - به بول یا آبِ گنده یا آبِ پاک.
این قوم برعکس میکنند« دروغ میگویند تا جنگ افکنند. این قوم ما را کجا دیدندی و با ماشان چه بودی، اگر به واسطهی مولانا نبودی؟