او به عالَم نیامد، به سرگین‌دان آمد.

پیرِ معتمدِ خدمتِ مشایخ کرده از خدمتِ شما نقل کرد که شما فرمودید که «من در او فرِّ ولایتِ خدا می‌بینم و هیبتِ خدا. پنجاه ولیِّ مُرد می‌باید تا در رکابِ او بروند.»

اکنون، ولیِ حق را که چنین باشد، توان گفتن «آن‌چه او می‌گوید از اصل چنین نیست»؟ اگر راست نبود، از مشایخ که امینانِ حقّند، دروغ چون روا باشد. 

پیش از آن که او از عدم به این سرگین‌دان آمد (زیرا که او به عالَم نیامد: عالَم از کجا و او از کجا؟ به سرگین‌دان آمد.) بهتر بود هزاربار از اکنون که بیامد به این سرگین‌دان. زیرا که رهِ هزار مسلمان بزند، از خدا بازدارد - که اگر او نیامدی، راهِ آن مسلمانان نزدی.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد