از عالَمِ معنی، اَلِفی بیرون تاخت که هر که آن اَلِف را فهم کرد، همه را فهم کرد، هر که این اَلِف را فهم نکرد، هیچ فهم نکرد. طالبان چون بید میلرزند از برایِ فهمِ آن اَلِف. امّا برای طالبان سخن دراز کردند شرحِ حجابها را - که «هفتصد حجاب است از تور و هفتصد حجاب است از ظلمت.» به حقیقت رهبری نکردند، رهزنی کردند بر قومی.
ایشان را نومید کردند- که «ما این همه حجابها را کِی بگذریم؟»
همهی حجابها یک حجاب است. جز آن یکی، هیچ حجابی نیست. آن حجاب این وجود است.