علا را شطرنج مخر، اگر دوستِ مولانایی. او را وقتِ تحصیل است، وقتِ آن که شب نخُسبد - الّا ثلثی یا کمتر. هر روز، لابُد، چیزی بخوانَد. - اگر چه یک سطر باشد.
اگر بشنود، از من برنجد. گوید «مرا در کار میکشد.»
حق را از این دشمن میدارند و سخنِ حق که در کارِشان میکشد. بویِ کار به ایشان میرسد، میرمند. عَجَب است: بعضی را روزگار بُردن خوش میآید.