مرا حلال کن! رنجه کردم؟ سلامِ ما حصار است

من چون تو را در آن حالت و در آن مَقام دیدم، چندین حیلت کردم تا تو از آن برون آیی. همه‌ی دلم با تو بود که چرا در آن مَقام ایستاده است و چرا دلتنگ و تُرُش است؟ تا بدانی که شَفَقَتِ من با تو چون است. 

 اکنون دَستَکِ مرا یکی همچنین بمال! دیر است که نمالیده‌ای. کار داری؟ اندکی بمال همچنین! سلامٌ عَلَیکُم. عیدت مبارک باد! مرا حلال کن! رنجه کردم؟ سلامِ ما حصار است. از همه‌ی رنجها امان یابی، در او چون درآمدی.  

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد