رّهّکی باریک هست، از میان می‌گذرد

چون چنین گردابی‌ست که از این گرداب همه می‌گریزند، الّا این یکی سَبّاح. و نیز خود راضی نیست که از این گرداب بگذرد، که «بگذریم!» او گِردِ آب می‌گردد، آن یکی می‌پندارد که گردابش می‌گرداند. رگی هست در دریا و گرداب و رّهّکی باریک هست، از میان می‌گذرد، زیرا البتّه مَمَر بر این گرداب است.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد