شیرینی به حقیقت آن است که خواجه می‌فرماید.

مثلاً عقل چیزی فرماید، هوا خلافِ آن فرماید، چنان باشد که خواجه گوید «تُرُشی بیار،» غلام گوید «نه، شیرینی بیار - که شیرینی بِه است.» این لایق نیست. باید که بگوید که «اوّل آن بیار که خواجه می‌گوید.» شیرینی به حقیقت آن است که خواجه می‌فرماید. 

خواجه می‌گوید من فلان‌جای می روم. 

غلام گوید «اللهُ مَعَک. من نمی‌اآیم.» 

«چرا نمی‌آیی؟» 

«وقتِ آمدن، بیایم. این ساعت عُذری هست.» 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد