آن لایق نیست. آن خلافی آموختن است. اتّفاقی میباید آموخت در این رَه، نه خلافی، نه - تو مرا خلافی آموز، من تو را اتّفاقی! یعنی تو مرا ناز آموز، من تو را نیاز!
چنان که آن فقیه گفت آن چنگی را که «من تو را یاسین آموزم، تو مرا چنگ آموز!»