-
BAM! A Burleque Show by High Five - Refinery
شنبه 6 آذرماه سال 1389 22:23
-
ما کجا و آونا کجا؟
شنبه 6 آذرماه سال 1389 01:27
نگاه دقیقترم به موسیقی شبهقاره داره من رو به اینجا میرسونه که ووووووه! ما چقدر اوضاعمون در زمینهی موسیقی در مقایسه با این همسایههامون افتضاحه. موسیقی پر حرارت و وسیع اونا کجا و موسیقی سر به زیر و افسردگیزایِ ما کجا؟ البته موسیقیای که قرنها تو زیرزمینها نواخته میشده نباید هم به جای بهتری میرسید. حتی میراث...
-
بهترین موزیسینهای شبه قاره
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 21:30
اطلاعات ذیقیمتی که امروز از سانجیت گرفتم. باید یه چایی می نوشتمشون. Ustad Zakir Hussain Tabla hari prasad chaurasia Pt.Vishwa Mohan Bhatt Ustad Amjad Ali Khan - Sarod Nusrat Fateh Ali Khan sitar ravi shankar
-
فرج سرکوهی
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 20:20
من این نویسنده را دوست دارم. او یکی از بهترین روزنامهنگارانی است که داریم. چرا نمیگویم بهترین؟ شاید چون همه را نمیشناسم ولی واقعیت این است که بهتر از او ندیدهام. همیشه نوشته های فرج سرکوهی را با ولع تمام میخوانم چون حرفی برای گفتن دارد. بیبیسی تنگنظر دیر کشفش کرد، ولی حالا که نوشتههای هفت روز کتاب را...
-
تأنّی خود کارِ من است، از من آموزند.
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 08:48
آنچه اعتقادِ من است، اگر زنی یک شب خدمت کندم، پانصد دینارِ زر به وی دهم - که دونِ حقِّ او باشد. گفتم که تأنّی خود کارِ من است، از من آموزند، خدا از من دزدیده است: «تأنّی مِنَ الرَّحمن.» در آن احوالِ کیمیا،دیدی چه تأنّی کردم؟ - که همهتان را میگویم، گمان بود که من او را دوست دارم و نبود الّا خدای. و بعضی را آن گمان...
-
قَهر با که رانَد؟ با تونیای؟
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 08:33
قَهر با که رانَد؟ با تونیای؟ مگر اصلِ او هم تونی بود که با تونی ستیزد؟ پادشاهان آن را زخم زنند که گردنکش باشد - فرعون و نمرود را.
-
مرا با اَئمّه جه کار؟ ما خود اَئمّهایم.
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 08:32
آن ظاهر نی. اکنون تو به آن مَچَفس! اَئمّه که باشند؟ مرا با اَئمّه جه کار؟ ما خود اَئمّهایم. گفت «چنین مگو! تو اَئمهی دیگرانی. دیگران اَئمّهی تواند. چند کلمه بگو چنان که با مُقریان گفتی!» قومی باشند که آیتالکرسی خوانند بر سرِ رنجور و قومی باشند که آیتالکرسی باشند.
-
مرا این دامنگیر شد که عورت را دل در پیِ من بود.
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 08:29
این عورت که میگوید «من تو را نخواهم،» مرا قید نباشد. باری، اگر او اینبار برود، دو گواه بیاورم و تا او آمدن، پایش بگشایم و رفت. مرا این دامنگیر شد که عورت را دل در پیِ من بود. چه عیب کنم عورت بچاره را؟ او چه داند آن که چنین میکند؟ او نیکو عورتیست. او را به نظرِ خود منگرید! هر که را نظری کردم، کارِ او تمام شد. این...
-
همه جفا با آن کس کنم که دوستش دارم
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 08:25
اکنون، همه جفا با آن کس کنم که دوستش دارم. امّا چندان نباشد جفایِ من: نیک باشد و سهل. در دعوت، قهر است و لطف. امّا در خلوت، همه لطف است.
-
روند تکاملی ایجادِ ناخودآگاه
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 05:52
این نکته که ناخودآگاه در سیر تکامل چطور به وجود اومده بسیار جالبه. موضوع اینه که میزان خودآگاهِ ما در برابر ناخودآگاهمون تقریبا ناچیزه، و اینکه این همه چطور در سیر تکاملی بشر ایجاد شده جالبه. چیزی که تا حالا فهمیدم اینه که نظریهی غالب اینه که فریب منشاء اصلی ناخودآگاهه. در واقع اکثر جانداران برای ادامهی حیاتشون...
-
چه بیتابانه میخواهمت!
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 20:12
چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری! چه بی تابانه تو را طلب می کنم! بر پشت سمندی گویی، نو زین که قرارش نیست و فاصله تجربه ئی بیهوده ست بوی پیرهنت این جا، واکنون... کوه ها در فاصله سردند دست، در کوچه و بستر حضور مانوس دست تو را می جوید و به راه اندیشیدن یاس را، رج می زند بی نجوای انگشتانت فقط... و...
-
مصاحبه
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 09:04
Stuart McLean تو برنامهی محبوب همه Vinyl Cafe رادیو CBC مصاحبه با کتابفروشیهای معروف کانادا رو شروع کرده. نوبت این شد که با مالک کتابفروشی Macnally Robinson مصاحبه کنه. کتابفروشی محبوب من! بهترین گردشگاه و تفریحگاهی که تو این شهر دارم. حالی کردم. دوست داشتم بپرم وسط مصاحبه و بگم ممنون پاول، ممنون هالی. مکنالی خیلی...
-
قوالی عزیز میان
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 08:23
-
Sitar Legend Ravi Shankar
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 08:09
-
شمس دیوانهی من زیباست.
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:42
شمس دیوانهی من زیباست، مثل همیشه هیجانزدهام می کند و من به دستهایم میگویم میبینید چه برکتی برتان فرود آمده که مینویسیدش؟ عجیب نبود اگر فقط برای همین آفریده شده بودید.
-
همهی عمرِ سراجالدّینِ مدرّس
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:40
اکنون همهی عمرِ سراجالدّینِ مدرّس در این مانده است که «آن حوضِ چهار در چهار پلید شد.»
-
ما سخن گوییم که جُنَید و ابایزید و سخنِ ایشان سرد شود بر دل
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:39
آخر سخن همه از جُنَید گویند و ازابایزید، ما سخن گوییم که جُنَید و ابایزید و سخنِ ایشان سرد شود بر دل و بارِد نماید. چنان که کسی نبات - که خلاصهی شکر است و صافِ شکر است - بخورد، مزّهی دوشاب ترش بیفتد: «کاشکی دوشاب شیرین بودی! آن دوشابِ بَعلبَکی سخت خوب باشد که به انگشت بگیری، اوقیهای برآید.»
-
آخر خران جدااند، آدمیان جدا.
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:35
ده بارم کنار گیرد، تا من یک بار کنار گیرم یا نه، ده بار مُجامعت طلبد، تا من یک بار التفات کنم یا نه. آخر خران جدااند، آدمیان جدا. آن در روی افتادن در خراباتها باشد، آن پیشِ خران باشد. آدمیان را با خران چه نسبت؟ آخر، فرقی بباید. تا او راضی نباشد و خوشدل نباشد، آن معامله هرگز مقدور نشود.
-
در غَضَبِ من چرا میباشی؟ در غَضَبَم چرا میآیی؟
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:32
آنچه میگویم دریاب! میاندیشم از تقصیر، غَضَبَم میآید. در غَضَبِ من چرا میباشی؟ در غَضَبَم چرا میآیی؟ من سخت متواضع باشم با نیازمندانِ صادق، امّا سخت با نخوت و متکبّر باشم با دگران.
-
حاشا - شهاب چون کافر باشد؟ چون نورانیست.
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:30
آن شهابِ مقتول را آشکارا «کافر» میگفتند آن سگان. گفتم «حاشا - شهاب چون کافر باشد؟ چون نورانیست.» آری - پیشِ شمس، شهاب کافر باشد. چون درآید به خدمتِ شمس، بدر شود، کامل گردد.
-
رسوام کردی. نه اندرون رها کردی، نه بیرون.
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:28
اندرونِ محمود همه اَیاز است، اندرونِ ایاز همه محمود. نامیست که دو افتاده است. سخن آن است که نظر در اندرونِ ایشان کنی. گفت «نظر کردن سخن باشد؟ هیچکس گفته باشد که نظر سخن باشد؟» گفتم «آری - مُرید اوست و مُراد این است. مُرادِ محض است.» گفت «با تو فایده نیست. رسوام کردی. نه اندرون رها کردی، نه بیرون.»
-
کسی نیست که با او نَفَسی بی رویپوش توان زد
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 01:24
این نیز همان رویپوش است - که گفت «کفر پوششِ ایمان است.» آری - چون کسی نیست که با او نَفَسی بی رویپوش توان زد.
-
گنجشک های من
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 19:21
وقتی می بینمشان پر از ذوق می شوم. می دانستهام میآمدهاند. دیروز که نگاه کردم دیدم دانهها را دور بشقاب روی چاپایه ریختهاند ولی تا خودشان را - که الان که روی مبل دراز کشیده ام می بینم - ندیدم دلم آرام نگرفت. پس اینکه مجبور شدهام چارپایه را نزدیک پنجره بیاورم تا بتوانم بدون تحمل سرمای وحشتناک ظرفشان را پر از دانه...
-
ابران من
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 19:03
ایران من با آدمهایش ، با حکومتش، با روشنفکرانش، با دژخیمانش، با مبارزانش، با شکنجه گرانش، اما نه با کوههایش، با درختانشان، نه با رودهایش، با دشتهایش، بلکه با انسانهایش جایی است که دوست دارم در آن فریاد کنم: ار دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.
-
چرا پنهان کنم و نفاق؟ من نیکم. من سَلیم بودهام.
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 07:20
بندهای از بندگان حقّی. چرا پنهان کنم و نفاق؟ من نیکم. من سَلیم بودهام و بر نفسِ خود حاکم و امین و به چنین چیزها هیچ میلی نه. چنان که مدّتی بودم. و ارز روم - که زاهدانِ صدساله آنجا روند، از راه بروند - من چنان معصوم بودم که آن کودک نیز که تعلیمش میکردم، چو صدهزار نگار، از عصمتِ من عاجز شد. خود را روزی عمداً بر من...
-
امروزِ من
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 07:07
از اون حالایِ بدِ بدِ بدِ بدِ ....
-
Alors on danse - Stromae
شنبه 29 آبانماه سال 1389 19:02
-
The Crucible - Greystone Theatre
شنبه 29 آبانماه سال 1389 12:00
امروز بعد از دو سه ماه رفتیم و یه تئاتر درست و حسابی رو تماشا کردیم. ، ، The Crucible اثر بسیار زیبایی از آرتور میلره که به نحو بسیار عالی تو تئاتر دانشگاه اجرا شده بود. صحنه آرایی و دکور حرف نداشت، بازی ها خیلی خوب بود، نور، صدا ... خوشمان آمد. من رو یاد دهه ی شصت خودمون انداخت، بعد که فهمیدم میلر اون رو در نقد دوره...
-
The Decalouge - IX
شنبه 29 آبانماه سال 1389 11:29
Cinematography Decalogue I I am the Lord thy God; thou shalt have no other gods before me Henryk Baranowski Wojciech Klata Maja Komorowska Wieslaw Zdort Decalogue II Thou shalt not take the name of the Lord thy God in vain Krystyna Janda Aleksander Bardini Olgierd Lukaszewicz Edward Klosinski Decalogue III Remember...
-
روز جهانی توالت
شنبه 29 آبانماه سال 1389 05:13
امروز یعنی ۱۹ نوامبر روز جهانی توالت بود. توالت همیشه منشا خنده برای ما بوده ولی نداشتن توالت بهداشتی و مناسب منشا بسیاری بیماری ها و مشکلات بوده. این جملهی مهاتما گاندی بزرگ واسه من هم جالب بود: The cause of many of our diseases is the condition of our Lavatories and our habit of dispersing excreta anywhere and...