-
سریع
یکشنبه 3 آذرماه سال 1392 01:13
همه چیز سریع داره اتفاق میفته و من در عین هیجان زدگی نگران اینم که توان این همه رو نداشته باشم. همینه که از همه می خوام دعا کنن.
-
شب آمد و دلم تنگم هوای خانه گرفت
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 00:16
-
خبرت هست؟ خبرت هست؟
شنبه 4 آبانماه سال 1392 16:21
امروز این رو می خوندیم و دیوونه می شدیم.... خبرت هست که در شهر شکر ارزان شدپ؟ خبرت هست که دى گم شد و تابستان شد؟ خبرت هست که ریحان و قرنفل در باغ، زیر لب خندهزنانند که کار آسان شد؟ خبرت هست که بلبل ز سفر باز رسید، در سماع آمد و استاد همه مرغان شد؟ خبرت هست که در باغ کنون شاخ درخت، مژده نو بشنید از گل و دستافشان شد؟...
-
دلم لک زده
جمعه 3 آبانماه سال 1392 04:38
دلم لک زده واسه یه ذره، فقط یه ذره شعر خوندن. یه چیزی راستی، می دونستی من تا آخر عمرم محکوم به خوندن و یاد گرفتن و دونستن شدم؟ تمومی نداره، چون اگه تمومبشه منم نیستم. مشکل من شاید این نباشه که نمی خوام این جوری باشم، مشکلم دو تا چیزه: یکی اینکه واسه این همه یاد گرفتن وقت ندارم و دیگه اینکه توانش رو ندارم. بعضی وقتا حس...
-
این قوم
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1392 22:48
معرفت نیست در این قوم خدا را مددی تا برم گوهر خود را به خریدار دگر گر مساعد شودم دایره ی چرخ کبود هم به دست آورمش باز به پرگار دگر راز سربسته ما بین که به دستان گفتند هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت کندم قصد دل ریش به آزار دگر باز گویم نه در این واقعه حافظ تنهاست غرقه گشتند در این...
-
خدا
جمعه 8 شهریورماه سال 1392 20:30
خدام رو دوست دارم چون خیلی دوستم داره.
-
سخته
جمعه 28 تیرماه سال 1392 00:44
وقتی ببینی کسی که اینهمه واست عزیزه بیماره و می خواد بمیره چه حسی داری؟ اینکه خودش باورش نشه چی و تو تلاشات هیچ نتیجه ای نده چی؟ وقتی ببینی بقیه عزیزات رو هم داره بیمار می کنه چی؟
-
شیطون
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 10:52
بیچاره شیطونه که نمی تونه خودش رو تغییر بده. اینو تو یه سریال شنیدم.
-
روباه
جمعه 14 تیرماه سال 1392 06:59
یعنی اون روباه رو کشتم؟ یا تونست جون سالم از زیر ماشین در ببره؟ سوالایی که هیچوقت جوابی واسشون پیدا نمی کنم.
-
شلوغ، شلوغ، ...
جمعه 31 خردادماه سال 1392 01:42
انقده گرفتارم این روزا که فک کنم دارم مریض میشم. خیلی خسته م. امیدوارم این سفر یه ذره خستگیم رو کم کنه. خوابم میاد. خیلی خوابم میاد.
-
زمان تغییر
پنجشنبه 16 خردادماه سال 1392 22:31
باز هم زمان تغییر رسید. تغییراتی که از نظر من و تو مهمن اما در عمل هیچی به هیچی نیستن. خوشحالم؟ نمی دونم، ناراحتم؟ شاید نه.... تغییر رمز ادامه ی این زندگیه .... فریب حیات....
-
رویای آزادی...
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 02:20
زمان قرعه ی نو می زند به نام شما خوشا که جهان می رود به کام شما درین هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است که بوی خود دل ماست در مشام شما تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید کز آتش دل ما پخته گشت خام شما فروغ گوهری از گنج خانه ی دل ماست چراغ صبح که بر می دمد ز بام شما ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود که نقش طلعت خورشید یافت...
-
دلم
جمعه 3 خردادماه سال 1392 09:54
من دلم بابا می خواد خیلی ....
-
زیبایی ساده
پنجشنبه 29 فروردینماه سال 1392 07:05
«یکی میاد قهرمان دنیا میشه میرن براش پلاکارد می نویسن و به دیوار می چسبونن،اما یکی جرئت نمی کنه بیاد یک پلاکارد ورداره روش بنویسه ستار و اونو رو دیوار بچسبونه. من خودم رفتم خونه این مادر،باید بری ببینی.اگه قهرمان نبود،اگه مردم دوست نبود من می گفتم هیچ کس نیست.ولی این از یک قهرمان دنیا هم قهرمان تره، آقا! اون که هروئین...
-
بدترین زمان زندگی
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 01:36
فیلیپ راث پنج سال پیش در گفتگویی با روزنامه دی تسایت آلمان گفته بود: «بدترین زمان، فاصله نوشتن بین دو کتاب است. وقتی مینویسم، زندهام. اما وقتی نمینویسم، مثل اتوموبیلی هستم که چرخهایش در برف گیر کرده باشد.» منبع
-
نوروز مبارک!
چهارشنبه 30 اسفندماه سال 1391 19:51
کرده گلو پر ز باد قمری سنجابپوش کبک فرو ریخته مشک به سوراخ گوش بلبلکان با نشاط، قمریکان با خروش در دهن لاله مشک، در دهن نحل نوش سوسن کافور بوی، گلبن گوهر فروش وز مه اردیبهشت کرده بهشت برین شاخ سمن بر گلو ب ست ه بود مخنقه شاخ گل ان در میان ب ست ه بود منطقه ابر سیه را شمال کرده بود ب در قه ب در قهٔ رایگان بی طمع و مخرقه...
-
میخواهید فقط غزل بگویید؟... این خودکشی است. -نامه ای از نیما
سهشنبه 22 اسفندماه سال 1391 20:26
شاگرد عزیزم ! میخواهید فقط غزل بگویید؟... این خودکشی است. اگر از من بپرسید و غزلسرای بزرگی را از قدما اسم ببرید که او چه کرده است، من همین را خواهم گفت و بر آن علاوه میکنم برای شما ابزارهای دیگری هست که برای آنها نبوده است. ممکن نیست تمام دردها و دلتنگیها و بغضهای شما با یک رویه بیان شود. بارها خودتان دیدهاید...
-
Anna Karniena - Joe Wright
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1391 09:03
شاید یکی از بهترین فیلم هایی بود که تو سال گذشته دیده بودم. خصوصا نیم ساعت اول، با صحنه پردازی و تغییر لوکیشن باورنکردنی.
-
Everybody's Free To Wear SUNSCREEN!- Baz Luhrmann
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 01:43
Great Music video from the nineties ! The lyrics are taken from a famous essay — written in 1997 by Mary Schmich, a columnist with the Chicago Tribune — which gives some amazing advice for life!
-
The Creole of Cuba - Maroule
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 19:30
-
Django
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1391 23:15
جانگوی تارنتینو رو دیروز دیدیم. خیلی وقت بود تو نوبت مونده بود. در حدی بود که فکر می کردم؟ نه، تارنتینو هیچوقت در حدی نیست که فکر می کنم. همیشه پایین تره. بد بود؟ نه! اصلا بد نبود. دقیقا منو یاد Inglorious Bastard انداخت. مثل اون مروری بود بر زشتی تاریخ. و باز هم مثل اون بازنویسی تاریخ بود. تاریخی که انقده زشته که شرم...
-
settle down
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1391 06:27
این کلمه ای نیست که دوست داشته باشم. بوی مرداب می دهد، بوی مرگ مغزی...
-
خسرو به چه آیین آمد...
سهشنبه 10 بهمنماه سال 1391 23:34
بعد از این مصاحبه ی اخیر نوری زاد را باید بخشید. باید دوستش داشت. از من توقع نداشته باشید همانگونه که این بزرگوار را بخشیده ام، اراذل و اوباش اصلاح طلب را که علیرغم همه ی جنایاتشان هنوز تشنه ی قدرتند حتی به نیم نگاه مهربانی ببینم.
-
شعر کودکی
دوشنبه 9 بهمنماه سال 1391 23:42
اتفاق مبارکی بود که این شعر رو به یادم آورد: بابای من یک کارمند است یک کیف خیلی کهنه دارد غیر از کتاب او توی کیفش خیلی چیزها می گذارد یک بار قند و چای و روغن یک بار روغن می گذارد او یر می کند او کیف خود را از چیزهای خوب و خوشبو من دوست دارم کیف بابا پر باشد از اسباب بازی از توپ، ماشین، یا عروسک یا مهره های خانه سازی
-
Skyfall-Adele (007 Soundtack)
جمعه 6 بهمنماه سال 1391 02:26
-
انگشت
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 23:22
اینکه شکستن انگشتم فقط بد نبوده باشد حرفی است که خودم را هم متعجب کرده است. شکستن آن مسلما موضوعی ساده نب.د که فقط اتفاق افتاده باشد. دلیلی داشت که فقط شاید بتوانم حدسش بزنم مثل همه ی اتفاق هایی که هیچگاه بی دلیل در زندگیم اتفاق نیفتاده اند. این دلیل داشتن البته دلیل نمی شود که این اتفاق ها همه خوب و مبارک بوده اند....
-
Misere-Allegri
جمعه 29 دیماه سال 1391 02:54
Original The original is written in Latin : Miserere mei, Deus: secundum magnam misericordiam tuam. Et secundum multitudinem miserationum tuarum, dele iniquitatem meam. Amplius lava me ab iniquitate mea: et a peccato meo munda me. Quoniam iniquitatem meam ego cognosco: et peccatum meum contra me est semper. Tibi soli...
-
Anthem - Leonard Cohen
دوشنبه 25 دیماه سال 1391 08:47
Ring the bells that still can ring. Forget your perfect offering. There is a crack in everything . That's how the light gets in.
-
خسته
جمعه 22 دیماه سال 1391 20:32
چرا من این همه خسته م؟ چرا؟
-
نارتسیس و گلدموند - هرمان هسه - ت: سروش حبیبی
دوشنبه 18 دیماه سال 1391 06:25
این ادامه ی کتابهایی است که از هسه خوانده ام. مثل بقیه ی کتابهایش تلاش اوست در شناختن نهاد بشری و تناقض هایش . نهادی که از نگاه هسه در این کتاب به دو بخش پدرانه و مادرانه تقسیم می شود و از هر بخش انسانی زاییده می شود یکی دانشوری انتزاعی اندیش و فیلسوف که راه را بر زندگی می بندد (نارتسیس) و دیگری مردی که در تب همسانی...