این روزها دو تا کتاب خوب دستمه که امیدوارم به زودی تموم کنم. کاش وقت بیشتری داشتیم برای تمرکز روی خوندن.
خیلی وقت بود منتظر بودم بخونمش. یه زمانی سالیان قبل اینحا هیجانم رو از خوندن ایلیاد ترجمه ی سعید نفیسی ریختم بیرون اما اودیسه انقده هیچان زده م نکرد. بعید می دونم به دلیل ترجمه بوده باشه و به کلیت خود داستان بر می گرده. ترجمه ی سعید نقیسی فاخر بود و جملات و کلمات به زبان قدیمی فارسی نزدیک تر بودن و این جیزیه که این مترجم باهاش موافق نیست و همه چیز رو ساده ترجمه کرده. شاید باید ایلیاد رو دوباره با این ترجمه بخونم. خوبیش این بود که شخصیت های ایلیاد همه برام آشنا بودن. یونان باستان شگفت انگیزه، نمیشه ولش کرد.
روزهای عحیبیه برای همه و من. روزهای سخت و روزهای شرم. شرم از تاریخ! شرم از شجاعان!
این روزها بهترین و تلخ ترین روزهای زندگی اجتماعی منه. از روزهای تاریک شصت تا روزهای سیاه دودوزره بازی های کثیف اصلاح طلب ها که بیست سال گلوم رو خفه کرده بود که چرا مردم نمی فهمیدن و مثل احمق ها می فتن تو صف رای دنبال اراذلی مثل خاتمی و موسوی و روحانی رسیدیم به پایان . از کشتارها اما می ترسم. واقعیت اینه اگر فردا بمیرم دیگه آرزویی ندارم جون تونستم زوال این سیستم رو ببینم.
عالی بود! اما دو تا کتابش بیشتر رو نخوندم: اساطیر اروپا و اساطیر خاومیانه و آسیای غرب
آفریقا ، آسیای شرق و آمریکا موند شاید برای وقتی دیگر
خوب این هم از سرنوشت تاریک جمهوری اسلامی. خاک بر سر اون هایی که همراهش شدن و رانت گرفتن.
خوب بود اما خیلی وقت گذاشته بود رو دیسایفرینگ خطوط باستانی که بدون نشون دادنشون گیج کننده بود.
روایت زنانه ای از تاریخ بین النهرین با تاکید بر جزییات و نامه ها و مراسم و ...
آغاز تاریح خوانی های من - نیاز دارم تصویر بزرگتری پیدا کنم از سیاست. این کتاب عالی بود.