شیخ و مُرید

شیخ چیست؟ هستی. مُرید چیست؟ نیستی. تا مُرید نیست نشود، مُرید نباشد.

ابایزید می‌آرند که خربزه نخورد

این ابایزید می‌آرند که خربزه نخورد و گفت «نرا معلوم نشد پیغامبر خربزه چه گونه خورد.»

آخر، این مُتابعت را صورتی‌ست و معنی‌ای: صورت مُتابعت را نگاه داشتی، پس حقیقتِ مُتابعت و معنیِ مُتابعت چه گونه ضایع کردی؟ - که مصطفا می‌فرماید «سُبحانَکَ ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ،» او می‌گوید «سُبحانی ما اَعظَمَ شَأنی.»


اکنون، اینجا دو قول است

سنایی به آخرِ عُمر، زُنّار خواست - که «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّاالله و اَشهَدُ اَنَّ مُحَمّداً رَسولُ‌الله»

اکنون، اینجا دو قول است: یکی قول آن که مسلمان مُرد، دیگر آن که کافر مُرد و آن که ایمان این ساعت آورد.

ورقِ خود خواندی، ورقِ یار بخوان!

عالَمِ خدا بس بزرگ و فراخ است، تو در حُقّه‌ای کردی که « همین است که عقلِ من ادراک می‌کند.» پس، کارِ کسی که خالقِ عقل است، در عقل محصور کردی. آن نبی نیست که تو تصوّر کرده‌ای. آن نبیِ تو است، نه نبیِ خدا. نقشِ خود خواندی. نقشِ یار بخوان! ورقِ خود خواندی، ورقِ یار بخوان!