علی مولایی

یکی از کشفیات جدیدم علی مولاییه! تو این همه چقل چقولی که از موسیقی  ایران بیرون میاد پدیده ایه ! 





حسرت بوسه - علی مولایی

قشنگترین آهنگ قرنطینه! 


گریه ی خجالت

پیغام مادر ستار رو به نوری زاد دیدم، از خودم خجالت کشیدم و زدم زیر گریه!

نه! من نمی توانم!


 خبرت خرابتر کرد جراحت جداییچو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی 
 تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستیچه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی 
 بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردیشب و روز در خیالی و ندانمت کجایی 
 دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتمنه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی 
 تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانمکه جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی 
 چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستانتو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی 
 سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتمدگری نمی‌شناسم تو ببر که آشنایی 
 من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحتبرو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی 
 تو که گفته‌ای تأمل نکنم جمال خوبانبکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی 
 در چشم بامدادان به بهشت برگشودننه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی

لیلی - سینا حجازی


این پسره بد نمی خونه!

ترس

دیشب  اومده پایین محل کارم، بعد از پازلاش می گه بغل می خواد. بعدش میره وسط راه میگه که می خواد برم باهام مسابقه ی مسواک زدن بده، باهاش میرم و میاد کنارم تو تخت دراز می کشه، بد از چند دقیقه سکوت می گه ددی میگم چیه میگه:


Monsters aren't real. 

می گم آره، واقعی نیستن.

میگه: 


They are not scary. They are cute!


میگم آره،  این تکنیکیه که استفاده کردم تا از خط چیزای هالوینی که اینجا فکر بچه رو تسخیر می کنن درش بیارم. بعدش ادامه می ده:


Witches and skeletons are also cute!


بهش می گم آره. دستم رو میزارم رو کمرش و نوازشش می کنم. تا یه دقیقه ی دیگه خوابش برده!