فعلا این کتاب دستمه تا ببینم کی تموم میشه.
تموم شد. خوب بود و هر چی جلوتر می رفت پرکشش تر می شد.
حمله ش به رمانتیسم جالب بود خصوصا در دوره ای که رمانتیسم هنوز برو و بیایی داشته اگرچه هنوز هم به دلیل مطابقتش با غریزه کشش بسیاری داره.
زیبایی تصویر سازی و تمثیل هاش بسیار بود اما مدت کمی نیست که حوصله ی آرایش کلامی رو ندارم.
فیلمش رو نصفه دیدم باید تموم کنم.
باید دید! باید دید! باید دید! باید دوباره دید! دوباره دید! موهات که سیخ شد، بغض که کردی، وحشت که کردی از این همه جنایت، دوباره باید ببینی. هزار باید دید. تا بفهمی یه تمدن موفق روی چی ساخته میشه.
به این می گن فیلمی که لیاقت صد فیلم اول بودن رو داشته باشه. بار دوم بود می دیدم اما می ارزید باز هم می ارزه ببینی.
این رو دیشب جمعی خونه ی معین دیدیم. اصغر کاملا به گا رفته و کفگیرش به ته دیگ خورده. یعنی کشوری که این فیلم اسکارش باشه خاک بر سر سینماش. اصلا نباید یه ساعت هم تلف سینمای ایران کرد کلا.
حالا چرندی و پرداخت احمقانه ی داستان یه طرف، بازی های مسخره ش هم همینطور، اینکه می خواست با این داستان مسخره اینجوری زندان ها و قوه ی قضاییه رو تبرئه کنه یه طرف دیگه. یکی میشه رسولف و پناهی یکی هم میشه اصغر و کیمیایی.