شب جمعه ی من و تو

این برنامه شادترین و حرفه ای ترین برنامه ی تلویزیونیه که دیدم. آدم شاخ در میاره این همه حرفه ای بودن از کجا اومده با چند تا جوون خارج از ایران.


Image result for ‫شب جمعه‬‎

کوکومانگر

این رو برای ثبت در تاریخ نوشتم که سوفی به خیار میگه کوکومانگر


حیفم اومد از وقتایی که می رقصه یا شعر می خونه و تشویقش می کنی دستش رو رو سینه ش می ذاره، خم میشه و می گه : نه کیو نه کیو نگم


این روزا داغونم، به خاطر همه ی بچه هایی که انقده مظلومانه کشته شدن، به خاطر خونواده های داغداری که مجبورن کسی مثل شمخانی رو تو خونه شون تحمل کنن، به خاطر جسدهای پاکی که از تو سدها پیدا میشن... روز و شب ندارم، دلم می خواد کنارشون بمیرم.... و بدم میاد از همه ی کثافتای نجس اصلاح طلب لجن و تمام پفیوزهایی که بهشون رای دادن به خاطر اینکه مسئول این همه قتل و جنایتن. بدم میاد، بدم میاد، حالم بهم می خوره از تون، خیلی..

هی مزنیدش، هی مبریدش

برای همه ی بیدهای سبز عاشق بی مثلی که این روزها تا سرکشیدنن، سر بریدنشون و زدن و بردنشون... برای تمام کودکان، عاشقان، مادرا و پدرای دل سوخته و نگرانی که این روزا این شعر زمزمه ی دلهای سوخته یا نگرانشونه.و با هر صدای دری یا زنگ تلفنی دلشون می لرزه..



الیوم اکملت لکم پاستا

امروز روزی بود که من پاستا درست کردن رو به کمال رسوندم...

متصل - مولانا - چاووشی

این بالاخره من رو دیوونه می کنه...


گریه

این روزا همه ش گریه می کنم، خیلی سخته، این همه عزیز رو ، این همه گل رو ، این همه شجاع رو از دست دادن خیلی سخته، ممکلت می مونه و کلی انگل توش ... که مثل میمون از این ستاد انتخاباتی می پرن تو اون یکی