Ozark

خوب بود، نه خیلی خیلی، اما خوب بود

دهه ی شصت

نظام مستاصل شده،؛ فکر می کنه روش های قبلی سرکوب فکر می کنن. فکر می کنه خدا همون خدای  شصته، به همون خونخو اری، اما واقعیت اینه که مردم دیگه مردم دهه ی شصت نیستن، به اون کثافتی، به اون  وفاداری، به اون حماقت! عوض شدن!

صد کیلومتر

شنبه با دوچرخه از کلگری تا بنف رو رفتم دوباره بعد از مدتها، تبدیلش کردم به فاندریزینگ، خیلی خوب بود، باسنم داغون شد البته، جیغ می زدم.



مسیح

مصاحبه ی مسیح رو می بینم، عظمتیه این دختر! مسیحیه! پیامبریه! نجات بخشیه! 

کنو

دیروز پارو زدن رو یاد گرفت و کنترل کردن مسیر قایق رو تا حد اولیه! باید ورزش و طبیعت بشه بخشی از زندگیش.  


دیروز دیدم خوندنش داره راه می افته.

Shameless Frank Gallager

باید می دیدم این سریال رو، خیلی چیزها برای یاد گرفتن داشت. 



Shameless' cast, creator on how the show could end | EW.com




افکار یک دختر

غروبی اومده رو کاناپه کنارم دراز کشیده، می گه نمی خوام دختر باشم. می پرسم چرا؟ می گه نمی خوام دکتر شکمم رو پوک (poke)  کنه که بچه به دنیا بیاد.:))  یادم میاد روز  پیش عکس های من و مامانش رو وقتی حامله بوده دیده، می گم خوب اگر نخوای لازم نیست بچه دار بشی که دکتر پوک کنه. می گه نه آخه دوست دارم بچه داشته باشم. 


امروز براش یه دست وسایل آزمایش های الکتریکی سفارش داده بودم اومد.