بند جاکلیدی که پاره میشود انگار که رگی از قلبم قطع شده باشد، درد در همهی سینهام میپیچد. نگاهش می کنم، در دستانم آرام خوابیده، انگار که مرده باشد. نوازشش می کنم. نه! نمرده است. می گذارمش کنار کیف پول. به تلخی می خندم. حالا تو خوشبختی.