شاید این جملهی کانون نویسندگان مهمترین جملهای باشد که این روزها شنیدهام.
«راست این است که کسانی که به آزادی اندیشه و بیان و قلم باور دارند و خود را دشمن سانسور و خودکامگی میدانند هرگز گردن به یوغ رهبری کاریزماتیک نمیگذارند. نویسندهی آزادهای که در کشاکش آزادی و خودکامگی بهای آزادی را با گلوی به طناب و ریسمان تافتهی خود میپردازد، چه نسبتی با تفکر شبان- رمگی دارد؟»
به هر حال نباید فراموش کرد که بسیاری مبارزان معتقد به شبان-رمگی نیز هستند که به خیال خود در راه آزادی جان خود را می دهند چنان که بسیار دیدیم و می بینیم متعهدان به گروه، سازمان و رهبری را که جان در راه آزادی می نهند به خیال خویش در حالیکه بردگان یا ابزاری بیش در دست کسانی دیگر نیستند. این نکتهی مهمی است که نباید خلط شود.