آتنی ها (۶) - امور ذهنی بدون ولنگاری

در اینجا پریکلس آتن را با اسپارتا مقایسه می کند:


ما همه را به شهرمان راه می دهیم و از ترس اینکه مبادا خارجیان از کارمان سر در بیاورند اخراجشان نیم کنیم، چرا که در جنگ ما متکی به شجاعتمان هستیم تا حیله های جنگی و تدارکات. دشمنانمان با آموزش سنگین از کودکی حود را برای جنگ آماده می شازند. ما در راحتی خیال به سر می بریم، اما در رویایی از خطر کمتر از آنان احساس توانایی نمی کنیم. در واقع، اسپارتاییها هیچگاه بدون کمک متحدین خود جرات نکرده اند به ما حملی کنند. بنابراین، با شجاعتی که از روحیه‌ی طبیعی نشات می گیرد تا قوانین دو امتیاز بر آنان داریم، چه ما زحمات ابتدایی آنان را نداریم و در وقت امتحان درست به توان آنان هستیم، ما به هنرها عشق می ورزیم، اما بدون ولنگاری، به اموز ذهنی عشق می ورزیم اما بی آنکه گرفتار ضعف شویم.... فردی را که در امور همگانی شرکت نمی کند برخی آرام می نامند، ما آتنیان او را عبث می خوانیم. حرف را مانع عمل نمی شناسیم، بلگه شرط مقدم آن می دانیم. دیگران از جهل شجاعند و از محاسبه ترسو، ما می توانیم محاسبه کنیم و باز هم شجاع باشیم. همچنین سخاوت داریم، نه از روی مصلحت اندیشی، بلکه از روی اعتماد به خود. در واقع پولیس ما برای همه‌ی یونان سرمشق است.


یونانین - ۱۹۹

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد