زَهره نبود که وَحی آید بی امرِ من.

زَهره نبود که وَحی آید بی امرِ من. با امرِ من آید و با امرِ من رود. آه! خواست که از من بر‌آید، منعض کردم: سر درکشید، خَپ کرد. همه محکوم و مُسَخَّرِ مَنند، همه با امر و حُکمِ من!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد