حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان

او گوید که «پسرِ فلان مُتابعِ تَوریزی‌بچه‌ای شد. خاکِ خراسان مُتابعتِ خاکِ تبریز کند؟»

او دعویِ صوفی‌یی و صفا کند؟ او را این قدر عقل نباشد که خاک را اعتبار نباشد؟ اگر استَنبولی را آن باشد، واجب باشد بر مَکّی که مُتابعتِ او کند.

«حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان.» آخر، مُرادِ پیغامبر چه‌گونه مکّه باشد؟ - که مکّه از این عالَم است و ایمان از عالَم نیست. پس آن‌چه از ایمان باشد، باید که همه از این عالَم نباشد، از آن عالَم باشد. آن چه‌گویند که «شاید که مکّه را خواسته باشد،» «شاید که خواسته باشد» دیگر باشد و «خواسته است» البتّه دیگر. آن «وطن» حضرتِ خداست - که محبوب و مطلوبِ مؤمن است.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد