شهریار ماکیاولی

 

شهریار ماکیاولی زشت است و زیبا.  

زشتی کتاب از نیکولو نیامده است از آدمها ( همین من و توها را می گویم) آمده است. زشتی کتاب همان چیزی است که تاریخ بشری به آن اندوده شده است. زشتی که زشت است اما کاملا طبیعی است چون از آن بشر است. هیچ چیز این زشتی غیر طبیعی نیست، هیچ جایش غریبه نیست. روایتی بسیار دقیق است از آنچه آدمی است.   

زیباست چون انقلابی است بر دورویی. این زیبایی از خود جناب ماکیاولی آمده است. دانشمندی صادق و  یک رو که گفتن حقیقت آدمیان را بر دورویی شرم‌آور اطرافش شرف می دهد. کسی که حتی از شنیدن خوبی و دیدن بدی برآشفته نیست، دیگر برایش مضحک است که در جهانی که بسیاری از روابط بر اساس خوی‌های ناپسند شکل گرفته اند کسی بیاید و به نیکی نصیحت کند. او پرده را بر می اندازد تا از پس آن من و تویی نماند. او بی تعارفی همه را کشف عورت می کند تا دیگر خفه شوند و کمتر ادعایشان شود.   

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد