شاهنامه خوانی 3 - تهمورَث شاه - اهلی کننده ی سگان


مثال سوّم از نمایندگیِ دوره های تاریخی توسطِ شاهان پیشدادی تهمورَث است که می گویند اصلش تهمورَپ بوده است. بعضی حتی بر آنند که تهمورَث اشتباه املایی است که در نوشتن تهمورَپ حین نسخه برداری های دست نویس پیش آمده است و این سه نقطه به جای پایین پریده اند بالا. بگذریم! تهمورپ امّا بر دو بخش است: تَهم+اُورَپ.

تَهم را برخی می گویند معنایش نیرومند است و همان است که در ابتدای تَهمتَن است. تَهمتَن یعنی کسی که تنی نیرومند دارد. بعضی هم بر آنند که تَهم همان است که در اول تَهماسب است و به معنای دارنده است. تَهماسب یعنی دارنده ی اسب. بعضی می گویند که تَهم حتّی در تَهمتن هم همان معنای دارنده را می دهد یعنی کسی که تن و هیکل دار است.

اورَپ اما محل مناقشه است، بعضی هنور مطمئن نیستند معنایی برایش یافته اند، اما کسان آن را بر مبنای شواهد اَوِستا نوعی سگ می دانند.

بر این مبنا شاید بهترین تعبیر این باشد که، همچون که تهماسب یعنی دارنده ی اسب، تهمورث هم به معنای دارنده ی سگ است. اگر شرح حال این شاه پیشدادی را در شاهنامه بخوانید می بینید که یکی از کارهای حضرت ایشان اهلی کردن سگ های تازی و پرندگان شکاری بوده است. کاری که ظاهرا آنقدر اهمیت داشته است که آن را نشانه ی تاریخی آن دوره کرده است. امّا رشتن نخ و بافتن پارچه و مهمتر از همه آغاز استفاده از خط و نوشتن هم از اتفاقات این دوره ی زندگی بشر هستند که تهمورث، این شاه پیشدادی، نمایندگی شان می کند.

شاید حدس بزنید نقش برجسته ی تهمورَث که عکسش را اینجا گذاشته ام اثری باستانی است، اما اینظور نیست. این نقش اثر مجسمه ساز و آرشیتکت شهیر آمریکایی، لی لَوری Lee Lawrie است که در 1939 ساخته شده و همکنون در کتابخانه ی کنگره ی این کشور نگهداری می شود.

نمی خواهم از تهمورث که او را دیوبند می گویند آسان در گذرم. داستان چیرگیِ او بر دیوان و آموختنِ سواد از آنان، از جمله سرنخ های مهم شاهنامه برای شناخت هویّتِ راستینِ دیوانِ در فرهنگِ باستانیِ ایران زمین است که چنانکه پیش تر اشاره کردم در گفتاری دیگر به آن خواهم پرداخت. اما فعلا و در پست بعدی باز همین موضوعِ دوره ای بودن شاهان پیشدادی را ادامه خواهم داد، اینبار با چهارمین شاه و احتمالا مهم ترین شاه این دوران به لحاط سیاسی: جمشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد